loading...
هنر های نو
آخرین ارسال های انجمن
عنوان پاسخ بازدید توسط
داستان آموزنده جزیره سبز و گاو غمگین 0 219 mahboone
داستان بی ریاترین راه برای بیان عشق 0 127 mahboone
داستان زیبای چه كشكی، چه پشمی! 0 141 mahboone
فقط محض خنده 0 127 mahboone
جوک های جدید و خنده دار (5) 0 134 mahboone
داستان آمونده اشک رایگان 0 130 lina
داستان جالب راننده اتوبوس 0 135 lina
جوک های پ نه پ جدید و بانمک 0 146 lina
طنز نوشته های کوتاه جدید و جالب 0 116 lina
جوک های جدید و خنده دار (4) 0 137 lina
داستان آموزنده ی صد دلاری 0 124 mahsa
داستان با جان و دل گوش كردن ! 0 131 mahsa
پ نه پ - 3 (طنز) 0 124 mahsa
جوک های بامزه زن و شوهری (3) 0 137 mahsa
جوک های جدید و خنده دار (3) 0 128 mahsa
داستان آمادگی برای رفتن 0 134 behniya
داستان پندآموز:فکر نکنید دیگران احمقند! 0 143 behniya
اعترافات طنز 0 107 behniya
جوکهای خنده دار لاین و وایبر 0 101 behniya
طنز مثلا الکی...(2) 0 118 behniya
داستان جالب:عشق منطقی!! 0 138 leili
داستان جالب خروس 0 118 leili
داستان های کوتاه و آموزنده بهلول دانا 0 134 leili
طنز مثلا الکی... 0 125 leili
جوک های جدید و خنده دار (1) 0 136 leili
عشقولانه ترین داستان به نام شرط عشق 0 141 tahere
داستان زیبای جزا در روز قیامت ! 0 146 tahere
داستان آموزنده دزد باورها 0 127 tahere
مطالب حاوی نمک (طنز) 0 157 tahere
جوکهای جدید و خنده دار تلگرام (5) 0 134 tahere
Arash بازدید : 243 1392/05/18 نظرات (0)

 

گروه حوادث-سناریوی دروغین پسر جنایتکارکه جسد نامزدش را پس از قتل در انباری قرار داده بود، در جریان تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی فاش شد.

به گزارش خبرنگار قانون، نیمه شب ششم دی ماه، مردی در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 از پیدا شدن جسدی دریکی از انباری‌های یک مجتمع مسکونی واقع در تهرانپارس خبر داد. با حضور مأموران کلانتری در محل و انجام بررسی‌های اولیه مشخص شد جسد متعلق به دختر جوانی است که آثار ضرب و جرح روی بدن او قابل مشاهده است. یکی از ساکنان مجتمع در اظهارات خود به کارآگاهان گفت:« ساعت 1 و 30 دقیقه بامداد بعد از اینکه ماشینم را پارک کردم، قصد رفتن به آپارتمانم را داشتم که ناگهان متوجه صدای تلفن همراهی شدم که از انباری شماره هشت می‌آمد. وقتی به سمت انباری رفتم، از آنجایی که در انباری قفل نبود در آن را باز کردم و دختر جوانی را دیدم که درون انباری است. بلافاصله موضوع را به مدیر ساختمان اطلاع دادم.» پس از شنیدن اظهارات این فرد، بلافاصله از تمام اهالی مجتمع خواسته شد تا برای شناسایی هویت جسد در محل پارکینگ حاضر شوند. پس از حضور تمامی‌اهالی مجتمع در محل، ساکن واحد شماره یک ساختمان به نام«محمد. و» 26 ساله، اعلام کرد:« جسد متعلق به نامزدم «شیدا» است که شب قبل او را به خانه پدرش در افسریه رساندم و هیچ اطلاعی از حضور او در داخل انباری نداشتم.» با توجه به وجود آثار ضرب و جرح بر روی جسد و احتمال وقوع جنایت، بلافاصله موضوع به قاضی کشیک دادسرای جنایی و پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد. دربررسی‌های اولیه مشخص شد که جسد از محل دیگری به این مکان منتقل شده است. با توجه به دلایل و قراین به دست آمده پرونده مقدماتی با موضوع «قتل عمد» تشکیل و پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

با آغاز تحقیقات، نامزد «شیدا» در اظهارات اولیه به کارآگاهان گفت: « از شب گذشته که شیدا را به خانه پدرش در افسریه رساندم، دیگر او را ندیدم.» پس از بازرسی خانه «محمد» آثار شکستگی شیشه و درگیری مشاهده شد. «محمد»در توضیحات خود به کارآگاهان گفت: « شیدا، دیروز تا آخر شب در خانه من بود که با یکدیگر جر و بحثمان شد و در ادامه با هم درگیر شدیم. ساعت 2 و 30 دقیقه بامداد من شیدا را به خانه پدری اش بردم و تحویل پدر و مادرش دادم. دیگر از او اطلاعی نداشتم تا اینکه ساعت 8 صبح همان روز با تماس پدر شیدا متوجه شدم که او گم شده است.

به همین علت به همراه پدر و مادر شیدا به دنبال او گشتیم اما پیدایش نکردیم.در نهایت ساعت 8 شب به کلانتری رفتیم و خبر گم شدن او را به کلانتری اعلام کردیم.» «محمد» همچنین در باره علت تخریب قفل در ورودی آپارتمانش گفت: « زمانی که شیدا را به خانه پدرش رساندم و به خانه برگشتم متوجه شدم که کلید آپارتمان را در داخل خانه جاگذاشته‌ام به همین علت مجبور شدم تا قفل را بشکنم و وارد خانه شوم.» پس از شنیدن اظهارات محمد کارآگاهان به تحقیق از پدر و مادر شیدا پرداختند. مادر شیدا به کارآگاهان گفت:« روز قبل از گم شدن، دخترم به همراه نامزدش بیرون رفته بود ساعت 2 و 30 دقیقه صبح به خانه برگشت. اما او وقتی وارد خانه شد متوجه شدم که کاپشن شیدا تنش نیست. بدون آنکه با من صحبت خاصی کند گوشی تلفن همراه پدرش را برداشت و به اتاقش در طبقه بالا رفت. صبح آن روز من و پدرش هرچه در اتاقش را زدیم و صدایش کردیم شیدا در را باز نکرد به همین علت مجبور شدم تا با کلید خودم در اتاقش را باز کنم اما شیدا در اتاقش نبود.با پرس و جو از آژانس محل متوجه شدم که شیدا ساعت 3 صبح همان روز آژانس گرفته و دوباره به خانه نامزدش در تهرانپارس رفته است.وقتی به نامزدش زنگ زدم او گفت که از شیدا خبری ندارد.

به همراه همسرم به خانه محمد رفتیم و زمانی که وارد خانه شدیم کاپشن قرمز دخترم را به همراه کیفش، در داخل اتاق پیدا کردیم که محمد در مقابل گفت: «شیدا آنها را شب گذشته جا گذاشته و قرار بود تا آنها را برایش بیاورم.» پس از آن، کاپشن و کیف دخترم را به من داد و هر سه نفری، به کلانتری رفته و گم شدن شیدا را اعلام کردیم.»با تحقیق از دیگر اعضای خانواده شیدا معلوم شد که در طول مدت نامزدی شیدا و محمد، آنها بارها با یکدیگر درگیر شده، که هر بار شیدا از سوی محمد مورد ضرب و جرح قرار گرفته بود.پس از آن کارآگاهان به سراغ راننده آژانس رفتند. او در اظهاراتش به ماموران گفت:« در ساعت 2 و نیم صبح بعد از سوار شدن خانم جوانی به طرف تهرانپارس رفتیم. در بین راه شنیدم که این خانم جوان چند بار به شخصی زنگ زد و گفت: «من دارم می‌آیم؛ بیداری ؟» بعد از پیاده شدن خانم جوان و پرداخت کرایه، آن‌قدر منتظر ماندم تا او وارد ساختمان شود. بعد از آن از محل خارج شدم.» با توجه به شواهد به دست آمده از محل زندگی«محمد» و دیگر دلایل که نشان از ارتکاب جنایت از سوی او داشت انجام تحقیقات تخصصی از او در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت.در حالی که «محمد» در مراحل اولیه منکر هرگونه جنایتی شده بود سرانجام لب به اعتراف گشود و در اعترافات اولیه خود به کارآگاهان گفت: «پس از آنکه شیدا دوباره به خانه بازگشت، با یکدیگر جر و بحثمان شد. در حالی که اعصابم خرد شده بود، با هم درگیر شدیم. من چندین بار سر شیدا را به قسمت‌های مختلف زدم که باعث شد او بیهوش شود. من به خیال اینکه شیدا بیهوش شده و پس از چند ساعت بیهوشی دوباره به هوش خواهد آمد، او را به انباری یکی از همسایه‌ها که خالی بود و قفل هم نداشت بردم و آنجا گذاشتم به امید اینکه یکی از همسایه‌ها او را پیدا خواهد کرد و به بیمارستان می‌رساند.» سرهنگ کارآگاه علی آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: « با توجه به اعترافات اولیه متهم در خصوص نزاع و درگیری منجر به قتل، متهم برای ارائه توضیحات به دادسرای امور جنایی اعزام شد که به دستور بازپرس پرونده قرار بازداشت موقت صادر و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.»

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
اين سايت مجهز به دوربين مدار بسته مي باشد...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    دوست دارید کدام یک را بیشتر در این قالب ببینید؟؟؟؟؟؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 135
  • کل نظرات : 26
  • افراد آنلاین : 12
  • تعداد اعضا : 56
  • آی پی امروز : 226
  • آی پی دیروز : 112
  • بازدید امروز : 1,385
  • باردید دیروز : 438
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,621
  • بازدید ماه : 6,698
  • بازدید سال : 73,962
  • بازدید کلی : 422,175
  • کدهای اختصاصی